فرمانده ای که پیشتاز نیروهایش بود
نیروهای بعثی که گفته بودند: قف، تازه حاج قاسم که در جلوترین منطقه نبرد با دشمن بود، می فهمد که آن ها از نیروهای دشمن هستند و به شکل معجزه آسایی از آن ها دور می شود. بعد به نیروهای خودش که یک نفربر زرهی در اختیار داشتند، می گوید: بروید آن ها را بگیرید؛ یعنی آن قدر نیروها و خود حاج قاسم جلو رفته بودند که با بعثی ها سینه به سینه شده بودند. |
x □ - » |